سفر به تهران
عزیز دلم بالاخره بعد از ماهها تلاش تونستم دو روز مرخصی بگیرم تا بریم تهران هم بابا بره بازار برای مغازه خرید کنه هم من برم اداره مرکزی برای یکسری کارهاو 4 و 5 و6 اردیبهشت رفتیم تهران. سه شنبه(3 اردیبهشت)ساعت 4 از رشت حرکت کردیم و ساعت 8 رسیدیم خونه آقا بزرگ(خونه ایی که آقا بزرگ تو تهران خریده تا بچه ها وقتی می رن تهران جایی داشته باشن). تا رسیدیم تو و بابایی رفتید بیرون خرید کننین. من هم خونه رو جارو کشیدم و تمیز کردم چون از عید کسی نیومده بود و حسابی همه جا رو گرد و غبار گرفته بود. صبح زود بابا رفت بازار و منو تو هم ساعت 10 رفتیم عباس آباد، اداره مامانی تا ساعت 13 اونجا بودیم. کلی برای همکارای مامان لوس بازی درآوردی و دل همه روبرد...